نماد شیر و قداست آن
تاریخ فراموش شده

نویسنده: سورنا فیروزی 


شیر، نماد و نام پایه چهارم از آیین مهر است. از نقشی که متعلق به فردی با لباس پارسی از عصر هخامنشی است، صحنه‌ای از یک مراسم نیایش در برابر خورشید، شیر و ایزد ایستاده بر فراز آن دیده می‌شود. درباره شناخت هویت این ایزد، مطالب مهر یشت، می‌توانند روشن گر و بسنده باشند:  
پیوند ایزد میترا یا مهر با خورشید: «۱۳- نخستین ایزد می‌نوی که پیش از دمیدن خورشید جاودانه تیز اسب، برفراز کوه البرز برآید… از آنجاست که آن مهر بسیار توانا بر همه خانمان‌های ایرانی بنگرد.» 
«۹۵- آنکه پس از فرورفتن خورشید، به فراخنای زمین پای نهد….» 

افزون برآن، موارد فراوانی که از فرهنگ مهری در روم (چه به صورت نوشتاری و چه تصویری) پیرامون یکسانی‌گاه به‌گاه ایزد میترا و خورشید، همکاری آن دو –در برخی از زمان ها- به عنوان دو حقیقت می‌نوی و مادی جدا از هم، و نیز اشاره به جایگاه شیر در این فرهنگ که در ارتباط با ایزد میترا یا مهر و خورشید می‌باشند،  همگی استوار کننده این مسئله می‌باشند که ایزد نقش شده بر فراز شیر و در جلوی پرتو‌های خورشید، ایزد میترا یا مهر است. همچنین، این تنها ایزد مهر است که برپایه توصیفات درج شده در مهر یشت، در ارتباط با خورشید و دارای جنگ افزار می‌باشد و نه خدایانی چون ایشتار. و چنان که روشن است، جنگ افزار ایزد مورد گفتگو در نقش، یک نیزه است که یکی از جنگ افزارهای مرتبط با ایزد مهر در مهریشت نگاشته شده:  
«۱۳۰- در گردونه مهر فراخ چراگاه، هزار نیزه تیز تیغه خوش ساخت هست که به شتابِ نیرویِ خیال پرتاب شود.» 
اما با در نظر داشتن هخامنشیان، از سوی مورخان معاصر کنونی در غرب و‌گاه در درون کشور، شیر نمادی نا‌ایرانی می‌شود. زیرا به باور آنان، این نماد با درون مایه قداست مشابه، در بابل نیز دیده شده است. اما بایستی بیان نمود که این برداشت نیز برآمده از نا‌آگاهی‌ها و ندانستن شیوه کنکاش‌های تاریخی است. وجود چنین نمادی با همین درون مایه و نیز همین نگاره در آثار هیتیایی مربوطه هوایل هزاره یکم پیش از میلاد نیز به چشم می‌خورد. آنجا که دو خدای هیتیایی بر فراز شیری بزرگ به تصویر کشیده شده‌اند، نشان داده می‌شود که نماد مورد گفتگو، نشانی کاملا ایرانی می‌باشد. افزون بر آن، نمونه می‌انرودانی، مربوط به دوره نوبابلی یا کلدانی است که پیرامون هویت تباری و فرهنگی آنان در بخش‌های بعدی، گفتگو خواهیم کرد. 
گفتنی است که نمادی مشابه از ایلامیان نیز در موزه هفت تپه شوش وجود دارد که در آن، خدایی که در یک دست خود، کمان و در دست دیگر، جنگ افزاری سبک دارد، بر روی شیری ایستاده است. چنان که گفتیم، در مهر یشت، ایزد می‌ترا، دارای جنگ ابزارهای گوناگون است که از مهم‌ترین آن‌ها، کمان، نیزه تیغه گون پرتابی و گرز پرتابی است که همسان با دو ابزار موجود در دست خدای ایلامی می‌باشند. از این جنگ افزار‌ها در مهریشت چنین یاد شده:  
«۱۲۸- در گردونه مهر فراخ چراگاه، هزار کمان خوش ساخت هست که بسی از آن‌ها به زه گوسن آراسته است. تیر از این کمان‌ها به شتاب نیروی خیال پرتاب شود وبه شتاب نیروی خیال به سوی سر دیوان پرواز گیرد…. 
۱۳۱-… در گردونه مهر فراخ چراگاه، هزار گرز پرتابی آهنین خوش ساخت هست…. 
۱۳۲- درگردونه مهر فراخ چراگاه، گرز زیبای سبک پرتاب صد گره صد تیغه‌ای هست.» 
از دیگر سو، در یادمان‌های برجای مانده متاخر‌تر از فرهنگ می‌ترایی در روم، برخی از تصاویر می‌ترا، در حالی دیده می‌شوند که در دست این ایزد، کمانی به نمایش گذاشته شده است. 
همچنین، با نگاهی سنجشی به نقش ایلامی مورد گفتمان و یکی از خویشکاری‌ها و وظایف دو ایزد مهر (در مهر یشت ایرانیان و فرهنگ می‌ترایی روم) و آپولو در یونان، هماهنگی و سازگاری بسیار نزدیکی به چشم می‌خورد. در سراسر مهر یشت، ایزد مهر، برآورده کننده و پاسخ گوی نیازهای مادی و می‌نوی نیایشگران خود در مسائل مادی و جنگاوری و نیز موارد می‌نوی و آن دنیایی می‌باشد. در آتن، نیز نیایشگاه، دلفی که وقف آپولو بوده است، چنین نقشی را ایفا می‌کند. در تصویر ایلامی نیز دیده می‌شود که ایزد دارای جنگ افزارهای کمان و تیغه پرتابی سبک، مورد نیایش و تقاضای کی زن نیایشگر قرار گرفته است. بدین گونه، چنان که دیده می‌شود، ایزد ایلامی مورد گفتگو، می‌تواند حالتی از ایزد مهر و بازگو کننده فرهنگ و هویت مهری در خوزستان به دوره ایلامیان به شمار آید. گفتنی است که نقشی مشابه نیز در فرهنگ مصری به چشم می‌خورد. آنجا که سخمت (خدای مادینه جنگ) با سری به شکل شیر، در زیر گوی خورشید نشان داده شده است. سخمت، حالت متقابل و دگرگون شده‌ای از خدای زن هاتهُر (مربوط به عشق و لذت) بوده و دختر «را» یا «رع» خدای بزرگ خورشید بوده است. سخمت و هاتُهر، دقیقا ما را به یاد نقش‌های پیش‌تر گفته شده برای آناهیتا در آبان یشت می‌اندازد و از آنجا که نقش‌های به دست آمده از خدای مصری مورد گفتمان، فرا‌تر از سده پانزدهم دیرینگی ندارند، این توصیفات یادشده برای آناهیتا و مهر (در مهریشت) می‌باشند که از اصالت کهن‌تر برخوردارند. بایسته به گفتن است که بنیان هویت خدای و ایزد در ارتباط با خورشید، در بیشینه فرهنگ‌ها، نرینه است و بدین روی، مادینه بودن سخمت در فرهنگ مصری، حالتی از رخداد تغییرات را در بنیان نماد یادشده نمایان می‌سازد و از رو نیز، می‌توان به خاستگاه نبودن مصر برای نشان مورد گفتمان، پی برود. 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |